سنجش سوادرسانه‌ای خانواده‌ها در فرایند اجتماعی کردن کودکان (مطالعه موردی شهر کابل)

نویسندگان

1 کارشناس ارشد تبلیغ و ارتباطات و معارف اسلامی

2 دانشیار گروه جامعه‌شناسی دانشگاه آزاد اسلامی

چکیده

سواد رسانه­ای شامل کلیه توانایی­های ویژه و دانش رسانه­ای، مجموعه­ مهارت­ها و دانشی است که ما به­طور فعالانه برای قرار گرفتن در معرض رسانه­ها از آن استفاده می­کنیم تا معنای پیام­هایی را که رسانه­ها ارائه می­دهند، بهتر تحلیل و تفسیر کنیم. سواد رسانه­ای، این امکان را می­دهد تا با آموزش و افزایش آگاهی مخاطبان به چارچوب­های شناختی و انتقادی برسیم و نگاه نقادانه­ای به هرگونه پیام رسانه­ها، اخبار و اطلاعات منتشره از سوی آن­ها را داشته باشیم و درنهایت با کسب چنین مهارتی، توانایی در اجتماعی کردن کودکان را به دست آوریم. پژوهش حاضر باهدف «سنجش سواد رسانه‌ای خانواده‌ها در فرایند اجتماعی کردن کودکان (مطالعه موردی شهر کابل)» افغانستان، به‌منظور یافتن مدل مفهومی مناسب، ادبیات و پیشینه‌ی پژوهش، تحقیق و مطالعاتی انجام داده. فرضیه اصلی این پژوهش؛ «به چه میزانی سواد رسانه‌ای خانواده‌ها در فرایند اجتماعی کردن کودکان شهر کابل تأثیر دارد»، می‌باشد. روش این پژوهش، ازنظر هدف کاربردی (مسئله محور)، ازنظر نوع داده کمی و از جهت روش یا راهبرد، پیمایشی، از حیث زمان مقطعی و از جهت ابزار، پرسش‌نامه‌ای می‌باشد؛ بنابراین، برای دستیابی به پاسخ پرسش سؤال اصلی پرسشنامه­ای به روش نمونه­گیری غیر احتمالی هدفمند در میان جامعه آماری، توزیع و پس از جمع‌آوری داده‌های آماری، داده‌ها، وارد نرم‌افزار «spss» گردیده است. یافته‌های به‌دست‌آمده از تحلیل استنباطی (آزمون T تک نمونه‌ای) بیانگر آن است که میانگین تأثیر سواد رسانه‌ای بر فرایند اجتماعی کردن کودکان، در نمونه آماری پژوهش، در هر چهار بُعد، بالاتر از حد متوسط است. این بدان معنا است که متغیر مستقل ما که سواد رسانه‌ای خانواده‌ها باشد، از تأثیرگذاری لازم بر فرایند اجتماعی کردن کودکان شهر کابل، برخوردار می‌باشد. با توجه به یافته‌های به‌دست‌آمده می‌توان نتیجه گرفت که سواد رسانه‌ای خانواده به میزان قابل‌توجهی بر اجتماعی کردن کودکان شهر کابل، تأثیر دارد.
 

 

کلیدواژه‌ها